سال به دوازده ماه ما میبینیم یکدفعه هم تو ببین.
سال به سال دریغ از پارسال.
سالها میگذره تا شنبه به نوروز بیفته.
سالی که نکوست از بهارش پیداست.
سبوی خالی را به سبوی پر مزن.
سبوی نو آب خنک دارد.
سبیلش آویزان شد.
سبیلش را باید چرب کرد.
سپلشت آید و زن زاید و مهمان عزیزت برسد.
سخن خودتو کجا شنیدی، اونجا که حرف مردمو شنیدی.
سر بریده سخن نگوید.
سر بزرگ بلای بزرگ داره.
سر بشکنه در کلاه، دست بشکنه در آستین.
سر بیصاحب میتراشه.
سر بیگناه، پای دار میره اما بالای دار نمیره.
سر پیری و معرکهگیری.
سر تراشی را از سر کچل ما میخواد یاد بگیره.
سر حلیم روغن میرود.
سر خر باش، صاحب زر باش.
سر را با پنبه میبرد.
سر را قمی میشکنه تاوانش را کاشی میده.
سر زلف تو نباشد سر زلف دگری.
سرش از خودش نیست.
سرش به تنش زیادی میکنه.
سرش به کلاش میارزه.
سرش بوی قورمه سبزی میده.
سرش توی حسابه.
سرش توی لاک خودشه.
سرش جنگه اما دلش تنگه.
سرش را پیراهن هم نمیدونه.
سر قبری گریه کن که مرده توش باشه.
سر قبرم کثافت نکن از فاتحه خواندنت گذشتم.
سر کچل را سنگی و دیوانه را دنگی.
سر کچل و عرقچین.
سرکه مفت از عسل شیرینتره.
سرکه نقد بهتر از حلوای نسیه است.
سرکه نه در راه عزیزان بود * بار گرانیست کشیدن بدوش. ~ سعدی
سر گاو توی خمره گیر کرده.
سر گنجشکی خورده.
سر گنده زیر لحافه.
سرم را میشکنه نخودچی جیبم میکنه.
سرم را سرسری متراش ای استاد سلمانی * که ما هم در دیار خود سری داریم و سامانی.
سرنا را از سر گشادش میزنه.
سرناچی کم بود یکی هم از غوغه اومد.
سری را که درد نمیکند دستمال مبند.
سری که عشق ندارد کدوی بیبار است. (( لبی که خنده ندارد شکاف دیوار است ... ))
سزای گرانفروش نخریدنه.
سسک هفت تا بچه میآره یکیش بلبله.
سفره بینان جله، کوزه بیآب گله.
سفره نیفتاده (نینداخته) بوی مشک میده.
سفره نیفتاده یک عیب داره؛ سفره افتاده هزار عیب.
سفید سفید صد تومن، سرخ و سفید سیصد تومن، حالا که رسید به سبزه هر چی بگی میارزه.
سقش سیاه است.
سگ بادمش زیر پاشو جارو میکنه.
سگ باش، کوچک خونه نباش.
سگ پاچه صاحبش را نمیگیره.
سگ، پدر نداشت سراغ حاج عموشو میگرفت.
سگ چیه که پشمش باشه.
سگ در حضور به از برادر دور.
سگ در خانه صاحبش شیره.
سگ داد و سگ توله گرفت.
سگ دستش نمیشه داد که اخته کنه.
سگ را که چاق کنند هار میشه.
سگ زرد برادر شغاله.
سگست آنکه با سگ رود در جوال.
سگ سفید ضرر پنبه فروشه.
سگ سیر دنبال کسی نمیره.
سگش بهتر از خودشه.
سگ که چاق شد گوشتش خوراکی نمیشه.
سگ گر و قلاده زر؟
سگ ماده در لانه، شیر است.
سگ نازی آباده، نه خودی میشناسه نه غریبه.
سگ نمکشناس به از آدم ناسپاس.
سگی به بامی جسته گردش به ما نشسته.
سگی که برای خودش پشم نمیکند برای دیگران کشک نخواهد کرد.
سگی که پارس کنه، نمیگیره.
سلام روستائی بیطمع نیست.
سنده را انبر دم دماغش نمیشه برد.
سنگ به در بسته میخوره.
سنگ بزرگ علامت نزدنه.
سنگ بنداز بغلت واشه.
سنگ خاله قورباغه را گرو میکشه.
سنگ کوچک سر بزرگ را میشکنه.
سنگ مفت، گنجشک مفت.
سنگی را که نتوان برداشت باید بوسد و گذاشت.
سواره از پیاده خبر نداره، سیر از گرسنه.
سودا، به رضا، خویشی بخوشی.
سودا چنان خوشست که یکجا کند کسی. (( دنیا و آخرت به نگاهی فروختیم )) ~ قصاب کاشانی
سودا گر پنیر از شیشه میخوره.
سودای نقد بوی مشک میده.
سوراخ دعا را گم کرده.
سوزن، همه را میپوشونه اما خودش لخته.
سوسکه از دیوار بالا میرفت مادرش میگفت: قربون دست و پای بلوریت.
سهره ( سیره ) رنگ کرده را جای بلبل میفروشه.
سیب سرخ برای دست چلاق خوبه؟
سیب مرا خوردی تا قیامت ابریشم پس بده.
سیبی که بالا میره تا پائین بیاد هزار چرخ میخوره.
سیبی که سهیلش نزند رنگ ندارد. (( تعلیم معلم بکسی ننگ ندارد ))
سیلی نقد به از حلوای نسیه.
شاگرد اتو گرم، سرد میارم حرفه، گرم میارم حرفه.
شاه خانم میزاد، ماه خانم درد میکشه.
شاه میبخشه شیخ علیخان نمیبخشه.
شاهنامه آخرش خوشه.
شب دراز است و قلندر بیکار.
شب سمور گذشت و لب تنور گذشت.
شب عید است و یار از من چغندر پخته میخواهد * گمانش میرسد من گنج قارون زیر سر دارم.
شبهای چهارشنبه هم غش میکنه.
شپش توی جیبش سه قاب بازی میکنه.
شپش توی جیبش منیژه خانومه.
شتر اگر مرده هم باشد پوستش بار خره.
شتر بزرگه زحمتش هم بزرگه.
شتر پیر شد و شاشیدن نیاموخت.
شتر خوابیده شم بلندتر از خر ایستاده است.
شتر در خواب بیند پنبه دانه * گهی لف لف خورد گه دانه دانه.
شتر دیدی ندیدی؟
شتر را چه به علاقه بندی؟
شتر را گفتند: چرا شاشت از پسه؟ گفت: چه چیزم مثل همه کسه.
شتر را گفتند: چرا گردنت کجه؟ گفت: کجام راسته.
شتر را گفتند: چکارهای؟ گفت: علاقه بندم. گفتند: از دست و پنجه نرم و نازکت پیداست.
آن یکی میگفت استر را که هی * از کجا میآیی ای فرخنده پی
گفت: از حمام گرم کوی تو * گفت: خود پیداست از زانوی تو.
شتر را گم کرده پی افسارش میگرده.
شتر سواری دولا دولا نمیشه.
شتر که نواله میخواد گردن دراز میکنه.
شتر کجاش خوبه که لبش بده؟
شتر گاو پلنگ.
شتر مرد و حاجی خلاص.
شترمرغ را گفتند: بار بردار. گفت: من مرغم. گفتند: پرواز کن. گفت: من شترم.
شترها را نعل میکردند، کک هم پایش را بلند کرد.
شراب مفت را قاضی هم میخوره.
شریک اگر خوب بود خدا هم شریک میگرفت.
شریک دزد و رفیق قافله.
شست پات توی چشمت نره.
شش ماهه به دنیا اومده.
شعر چرا میگی که توی قافیهاش بمونی؟
شغال، پوزش به انگور نمیرسه میگه ترشه.
شغال ترسو انگور خوب نمیخوره.
شغال که از باغ قهر کنه منفعت باغبونه.
شغالی که مرغ میگیره بیخ گوشش زرده.
شکمت گوشت نو بالا آورده.
شکم گشنه، گوز فندقی.
شلوار نداره، بند شلوارش را میبنده.
شمر جلودارش نمیشه.
شنا بلد نیست زیر آبی هم میره.
شنونده باید عاقل باشه.
شنیدی که زن آبستن گل میخوره اما نمیدونی چه گلی.
شوهر کردم وسمه کنم نه وصله کنم.
شوهر برود کاروانسرا، نونش بیاد حرمسرا.
شوهرم شغال باشد، نونم در تغار باشد.
شیر بییال و اشکم که دید * اینچنین شیری خدا هم نافرید. ~ مولوی